27 June 2010

Portugal

بار دیگر از جبرائیل Gabriele خبر رسید که بایستی بر کنفرانس بلادرنگ real time ۲۰۱۰ در پرتغال فرود بیاییم. بار و بندیل خود را که از آمریکا آورده و هنوز از کیف خارج نکرده بودیم دوباره برداشته و سوار لوفتانزا شده و یه راست به لیسبون رفتیم. یکی‌ از ویژگی‌‌های ما در این برهه، داشتن خصوصیاتی چه بسا شبیه حضاریت نوح و موسی‌ می‌باشد (استفغر ا...) به طوری که به هر جا که پا می‌گذاریم هوا ابری، بارانی و چه بسا طوفانی میشود طوری که همه پشم‌های ملت را باد میبرد. کاپتا سعی‌ می‌کند این نیروی ما را خنثا کند اما اگر نیمای بابا هم در این امر همراه من شود، نیروی کاپتا زایل میشود و انی ویز طوفان می‌گیرد یا حداقل باران می گیرد. ما به کمک هم هوای همیشه آفتابی سیسیلی را به مه‌ و باران آلودیم، در مراکش باران‌های سیل آسا نازل کردیم، دو روز سفر به Slovania را به رین پارتی تبدیل نمودیم، در Miami باران و طوفان به راه انداخته و در Lisbon به مدت یک هفته آفتاب را دزدیدیم! اما به محض اینکه به موطن خود باز می گردیم، طوفان‌ها خاموش شده و همه چی‌ آروم میشود.

پرتغال کشوری کوچک در آن سوی اسپانیا می‌باشد که از یه سمت با اقیانوس اطلس و از سوی دیگر با اسپانیا محاصره شده است. به نظر کشوری ثروتمند نمی آید ولی‌ مردمانی مهربان و مهمان نواز دارد و ظاهرشان خصوصیات مدیترانه‌ای بیشتری دارد. در روز اول کنفرانس بلادرنگ 2010، ما نیز پوستر خود را بر دیواره کنفرانس چسبانده و طبق معمول به گشت و گزار در شهر پرداختیم. اما از آنجا که ما تنها بودیم و بقیه دوستان وقتشان را در سالن های تو در توی کنفرانس می گذراندند، زیاد از دیدن شهر مشعوف نمی شدیم. کلا همسفر خوب چیزی است. بخصوص اگر از نوع خوبش باشد و سر هر موضوعی در نیاورد. چنین همسفری باعث می شود که از گشتن خسته نشویم و انرژی مان را مضاعف می کند.

در این شهر همه گونه های موجودات و چه بسا هیولاهای دریایی را در طول هفته میل نمودیم. رستوران ها دارای یک آکواریوم بودند که مشتری جانور مورد علاقه خود را انتخاب کرده و اندی بعد آن جانور بر روی میز به همراه تجهیزات کامل که شامل انبردست و چکش هم می شد، حاضر بود. یکی دیگر از فان های ما تست کردن انواع اغذیه جدید در شهر ها و کشورهای مختلف می باشد.

این هفته نیز در لیسبون به سر رسید و قلاقه به خونه نرسید. ما که از مسافرت های مکرر در دو ماه اخیر اشباع شده بودیم به خانه برگشته و به کنج عزلت خزیدیم و سر از لانه برون نکردیم اگرچه سفر به نروژ و لهستان را بعد ها میس نمودیم و فقط چند سفر کوتاه در ایتالیا به انجام رسانیدیم.


Oriental part of Lisbon






Castle of Lisbon






Sintra (a small village north west of Lisbon)




Cabo da Roca, The most western part of the Europe continent. is a beautiful cape‎



Cascais‎



Funny experience...



02 June 2010

USA

و شما را پذیرفتیم تا اعمالتان را ببینیم و صداقت گفتارتان را بسنجیم تا پاک و مطهرتان (Clear) گردانیم. نامه عملتان (Visa) را به دستتان دادیم و در روز موعود شما را عروج دادیم هنگامیکه خورشید در آسمان بود. و از دریا و خشکی عبورتان دادیم تا بر سرزمینی فرود آیید که ممالک یگانه (United States) خوانده بودیمش در حالیکه هنوز ظهر بود. و آنگاه که ناامیدی بر شما غالب شد و ما دلهایتان را قرص و محکم گردانیدیم تا در آستانه درگاه خود به صف شوید تا نامهٔ عملتان را بر ما عرضه بدارید. و ما مهر ورود بر آن زدیم و شما را وارد سرزمین آبادمان گردانیدیم تا از نعمت‌های پاک آن بهره‌مند شوید.
ای کسانیکه ایمان آورده اید، در زمین سیر کنید و داستان گذشتگان را بخوانید و عبرت گیرید که چگونه در گذشتگان دور مردمان سرزمین شرق را بر دیگر مردمان برتری دادیم و سرزمینشان را معمور کردیم ولی‌ دیری نپایید که مردمان پارس را  و بابل و مصر و روم را در مغرب ایشان غالب نمودیم.‌ ای بنده، اکنون وارد سرزمینی شدی که ما به آن قدرت و زیبایی‌ بخشیده ایم و مردمانش را سخت کوش و توانگر ساخته ایم و آنها را گذشته ای نیست. و ما نشانه‌های خود را برای همهٔ مردم میفرستیم اما تنها اندیشمندان از آن پند می گیرند. و تو در شهری قدم خواهی‌ گذاشت که نیمی در دریا و نیمی در خشکیست (New York) و تو زبان مردمانش را می فهمی. شهری که آنرا از دل خاک بیرون آوردیم و به دل دریا فرو خواهیم برد و سایه های آن خورشید و ستارگان را تاریک میگرداند و گذرگاه هایش بر دیوارها استوار است (Wall Street). در آنجا ستارگان کهربایی‌ (GPS) را بی‌ نور گردانیدیم تا سنگ‌های جادویتان (cell phone)  بی‌ اثر باشد تا تو تنها بر ما توکّل کرده و دلهره به خود راه ندهی که ما بهترین راهنمای تو هستیم. و تو بر روی زمین با غرور قدم زدی و بر ساحل دریا نشستی تا آرام گیری و افق را بر پرده دیدگانت ثبت نمایی در حالیکه تنها بودی و هیچ یاوری جز ما تو را نبود. تو را از این شهر در حالی نجات دادیم که بیم آن می رفت در همان روز مرکز زمان شهر (Times Square) به چشم بر هم زدنی‌ سست و متلاشی گردد.
و آنگاه تو را بر سرزمین دیگری وارد کردیم که دارای عمارت های معمور بوده (Washington) و حاکمان آن از دریاها و خشکی بر سرزمین‌های دور فرمانروایی می کنند و از پروردگار باک ندارند و در برابر قدرت او خشوع ندارند در حالیکه اگر پروردگار اراده کند میتواند در لحظه ای قدرتشان را  نابود کند. و تنها انسان‌هایی‌ که به پروردگار ایمان دارند خاضع و پرهیزکارند. تو را برای آزمودن، بار دیگر با شیطان مواجه ساختیم تا قدرتش را به تو نشان داده و فریبت دهد و تو از او پیروی نکردی.  بشارت باد بر تو بهشت جاودان با نهر های روان.
بار دیگر تو را در خانه های مجلل در سرزمین مردان اسب سوار (Texas) که یال (Y'all) اسب ها همواره بر زبانشان بود، سکنی دادیم. در محفل دانشمندان (Conference) وارد نمودیم تا در مقابلشان بایستی و آنچه از علم و معرفت تو را ارزانی داشتیم بر آنها بخوانی تا دلهاشان منقلب گردد و ایمان بیاورند. ای انسان، آنچه تو آنرا علم می پنداری برای ما بازیچه ای بیش نیست. ما از آنچه در دل تو می گذرد خبر داریم و بندگان خود را بر آنچه نمیدانند سرزنش نمی کنیم. تو را فرصت دادیم تا از علم ایشان بیاموزی و تو انکار کردی که به آن علم نیاز نداری. و هر آیینه از تو در دیار خود در مورد علم و دانایی پرسند و تو تنها به لوح درخشان علم (Conference proceeding CD) تکیه کنی و رو سیاه گردی. و تو را دوستانی عطا کردیم از دیار خودت و آنها را مایه دلجویی تو قرار دادیم تا دلتنگی خود را از یاد برده و مرا یاد کنی و آرامش یابی. به تحقیق انسان را موجودی فراموشکار آفریدیم. و تو را اختیار دادیم تا از راه بازگشت و ماندن یکی را برگزینی در حالیکه شبانگاه بر ماه و ستارگان آسمان و بر عمارت های آن شهر، از دور نگریستی. و ما زمان را بر تو کوتاه گردانیدیم در حالیکه اندازه شب و روز و ماه و سال در کتاب ما محفوظ است.
ای اهل تقوی، ما قلب هایتان را قرص گردانیدیم تا در هنگام مصیبت و بلا و هنگامی که قصد تصمیم بزرگ دارید، بر ما توکل کنید و از عواقب آن نهراسید که ما نهاننده مهر خود در دلها می باشیم. ما تو را تنها آفریدیم و در زمان معینی که اراده نموده ایم تو را تنها به سوی خود بر می گردانیم. و تو را هیچ راه فراری نیست. تو را تا پایان زمان معین روی زمین می گردانیم تا عبرت گیری و رستگار گردی. یک بار دیگر تو را از راههای آسمان به سوی ساحل دریای شرق  ( Miami beach) رسانیدیم تا روزگاری در آن سپری کنی و از نعمت های پاک آن به قدر نیاز بهره مند گردی و از شیطان پیروی نکنی زیرا اوست موجودی فریبکار و در همه جا حضور دارد. و در آن نشانه هایی است برای اهل علم. و سرانجام تو را با تمام آنچه داشتی به سرزمین خود بازگردانیدیم از روی بر و بحر در دو روز تا بر منزل خود فرود آیی و تقوی پیشه کنی و در کار خود جدیت کنی و آنچه از علم نداری در دیار خود کسب کنی.

ای بنده! صبح شد دیگه، چرت و پرت نگو، بیدار شو...


New York central park


Brooklyn

New York south park



Manhattan downtown

Wall Street!

Times square

White house (Washington)


Washington Symbol

Washington Capitol

Texas, Y'all welcome!




Conference






Miami