18 October 2007

شروع تازه

سلام

بالاخره ترم تازه شروع شد و با همه مشكلاتي كه وجود داشت، كارهامونو روبه راه كرديم و از اين به بعد ميتونيم وبلاگ رو به روز كنيم.

ترم قبل يادمه كه وقتي سر اولين كلاس درسي كه به زبان انگليسي بود نشستم يه جورايي دلهره داشتم ولي همون دقايق اول رفع شد. حالا اين ترم دو تا آزمايشگاه(LAB) دادن كه بايستي انگليسي تدريس كنم. اين دفعه دلهره ام بيشتر بود چونكه آزمايشگاه DSP برخلاف آزمايشگاه هاي ديگه خيلي بايد براي بچه ها صحبت كني و از اون مهمتر مطلب را به ساده ترين صورت ممكن بهشون بگي. LAB هفته قبل شروع شد و كلاس ساعت 4:30 شروع ميشد. روز اول ساعت 3 رفتم LAB و همه مطالبي كه بايد ميگفتم رو براي در و ديوار تكرار كردم!!

كلاس كه شروع شد با وجود اينكه روزه بودم و تا بچه ها بيان حسابي خودمو خسته كرده بودم! همه چيز خيلي عالي پيش رفت و خدا رو شكر.

خلاصه اولين جلسه به خوبي و خوشي گذشت و اين هفته هم جلسه دوم رو پشت سر گذاشتيم و الان كه براتون دارم مي نويسم احساس ميكنم معلمي نيمه گمشده من بود و من توي قبرس شمالي پيداش كردم و سعي ميكنم كه مثل شمع بسوزم.

اين بود انشاي من.

خووب بييييييد؟؟؟

03 October 2007

ونیز شهر روی آب

In post az ghabl be ja moonde bood. felan ina ro bekhoonid va bekhandid ta neveshtejate jadid az tanoor dar biad!

meydane marco dar venice

mano sajjad:

sanayee dastie shisheyie venice (in yeki haddeaghal 300 euro geymateshe)