17 July 2007

هفته ده روزه

این هفته ما هرچی صبر کردیم تا به آخر هفته و تعطیلات برسیم نشد که نشد چون شنبه هفته جدیدو تو تهران آغاز کردیم و دوشنبه وقتی که رسیدیم اینجا، هفته اینا تازه شروع شده بود و تا این یکشنیه ادامه یافت.

ساعات اداری قبرسی ها بیشتر از ایرانیهاست. 8 تا 1 سرکارن. 1 تا 2 نماز و نهار! و 2 تا 4 یا 5 هم میان شر کار. وقتی که به یه مسئول مراجعه می کنی تا وقتی که کار تو رو انجام نداده ولت نمی کنه حتی شده به 100 جا زنگ بزنه یا خودش بره. به ارباب رجوع هم کاملا احترام می ذارن و کاراشون نسبت به ایران رو حساب کتاب تره. البته تو ایران هم یکی دو نفر از مسئولها اینجورین بابا!

ایرانی های اینجا از اونجا که از خونواده های پولدار هستن دوس دارن از هر چیزی گرونتر و لوکسترشو انتخاب کنن حتی اگه کیفیتش کمتر باشه و به اینکه زیاد خرج کردن یه جورایی افتخار هم می کنن. در مورد خصوصیات ایرونی ها بعدها بیشتر مینویسم. خیلی خوبه که اخلاق و رفتارمونو با بقیه مقایسه کنیم تا بدهاشو اصلاح کنیم و به خوب هاش بها بدیم.

هرچه بیشتر که تو دانشگاه میچرخم و با امکانات علمی، ورزشی، فرهنگی و تفریحی اینجا که دانشگاه تاپی هم تو دنیا نیست آشنا می شم بیشتر حس میکنم که تو ایران دانشگاهها بیشتر شبیه مدرسه هستن تا دانشگاه و من 6 سال از عمرمو تو این مدرسه ها می پلکیدم. فکر کنم امکاناتی که در اختیار دانشجوها هست بیشتر از پولیه که بابت شهریه یا خوابگاه گرفته میشه. تو ایران پول گرفته نمیشه و امکانات هم نمیدن این کاملا منطقیه!

این دانشگاه واسه گرفتن مستر مناسبتره. واسه PhD اگه مساله سربازی تهدیتون نمیکنه بهتره که واسه دانشگاههای بهتر اقدام کنید. من هم همین کار رو خواهم کرد اگه نظام وظیفه ایران اجازه بده و پدر مادرمو از خونه ای که برای من بعنوان وثیقه گذاشتن بیرون نکنه! چون وقتی که داشتیم از ایران میومدیم تو نظام وظیفه داشتن قانونیو تصویب می کردن که اجازه تغییر دانشگاه و رشته به دانشجویان ایرانی خارج از کشور که واسه سربازی وثیقه گذاشتن ندن. من هرچی فکر کردم نفهمیدم این قانونو از کجاشون در اوردن و به نفع کی هست.

No comments:

كتيبه هاي باستاني