عصر روز ۳۱ می ۲۰۰۹ کشتی بر بندر Thira در کوچک جزیرهٔ سانتورینی (Santorini) پهلو گرفت. رشته کوه صخره ایی بلندی روبرویمان پدیدار بود به طوری که بالا رفتن و عبور از آن را غیر ممکن بود. اما سکنهٔ محلی راه باریکی از میانه صخرهها گشود بودند تا مسافران و تختهای روان به سایر دهکدههای این جزیره راه یابند. به اتفاق مینا و غلامم از کشتی پیاده شدیم و به مذاکره با نمایندگان مسافر خانهها که به جستجوی مسافران بودند، پرداختیم. یک تخت روان اجاره نمودیم و سوار بر آن به گشت و گذار در این جزیرهٔ زیبا پرداختیم. سانتورینی جزیره ایی است به شکل هلال که در اطراف مرکز آن جزیرههای کوچک دیگری هم از آب سر بر آورد اند. در ازمنهٔ قدیم سانتورینی یک کوه آتش فشانی بوده که پس از حوادث طبیعی زیر آب دریای مدیترانه غرق و فقط دهانهٔ آند از آب بیرون مانده است.
سوار بر تخت روان تندری خود به مسافر خانه ایی که پنجره اش به دریا باز میشد رسیدیم. وسایل خود را در آنجا نهاد و با کمک ستارگان جهت یابی کهربایی راههای باریک جزیره را پیموده تا به شهر Ioa در منتها الیه شمالی جزیره رسیدیم. خیل عظیمی از مسافران و جهانگردان روم، چین، پرشیا، بابل و عنتاکیه در آنجا گرد آمده بودند تا غروب خورشید را در Ioa نظارهگر باشند. خانههای سفید این شهر بر روی هم بر روی صخره ای رو به دریا واقع شده بطوریکه پیاده روها و پلهها مسیر عبور و مرور را فراهم آورده اند. قلم نویسندهٔ این خاطرات از توصیف زیبائی این شهر قاصر است. نسیم ملایمی از سمت دریا به جزیره میوزد، من و مینا بر روی صخره ایی ایستاده ایم، مینا نظارگر خورشید و من نظارگر مینا ام. از آنجا که این جزیره هم تحت فرمانروایی مینوس پادشاه کرت میباشد، مینا از حضور در اینجا ابراز خرسندی کرده و کم کم خود را در وطن خود حس میکند، اما من حس خوبی از عزیمت به موطن مینا (crete) و سپردن او به خدای جزیره که بشکل نیمه انسان نیمه گاو است، ندارم.
فردا روز شهرهای مهم این جزیره را از نظر گذراندیم و به منتها الیه جنوبی جزیره رفتیم، جایی که فانوس دریایی بلندی نصب شده که هیچ یک از سکنهٔ محلی مبدأ تاریخی آن و سازندهٔ آن را نمیشناسد. عصر هنگام از مسیر پر پیچ و خم کوهستانی کنار بندر به بندرگاه رسیدیم و تخت روان را به صاحبش پس دادیم و سوار بر کشتی بدون حادثه ایی قابل ذکر به سمت کرت رهسپار شدیم.
IOA:
IOA:
Takhte ravaan:
To Crete:
masir yabi ba setaregane jahat yabie kahrobayi!
1 comment:
So Nice. :()
Post a Comment